جدول جو
جدول جو

معنی چراغ افروز - جستجوی لغت در جدول جو

چراغ افروز
(شُ تُ)
چراغ افروزنده. افروزندۀ چراغ. روشن کننده چراغ، مجازاً، بمعنی روشنی بخش:
چراغ افروز چشم ما نسیم زلف جانانست
مباد این جمع را یارب غم از باد پریشانی.
حافظ
لغت نامه دهخدا
چراغ افروز
روشنی بخش
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چراغ روز
تصویر چراغ روز
چراغ کم نور و بی فروغ
کنایه از آفتاب، طاس زر، چتر زرّین، طاووس مشرق خرام، چتر زر، چتر روز، خایه زر، غزاله، چتر نور، طاووس فلک، چراغ سحر، اسطرلاب چهارم، خایه زرّین، طرف دار انجم، طاووس آتش پر، سپر آتشین، گیتی پرور
فرهنگ فارسی عمید
(چَ / چِ غِ)
چراغ کم نور. (آنندراج). عبارت از چراغ بی فروغ. (غیاث). کنایه از چراغ کم سو و کم نور:
خدایا سینه ای بی سوز دارم
دلی همچون چراغ روز دارم.
وحید (از آنندراج).
، آفتاب. (آنندراج ناظم الاطبا). کنایه از آفتاب. (غیاث) :
صرصر آهم چراغ روز را خاموش کرد
موج اشکم آسمان را حلفه هادر گوش کرد.
؟ (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا